ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ نمایشگاه انفرادی شعر و نقاشی «اغوا نبوی» با عنوان «و خون هنوز گرم است»، این روزها در هنرخانه درخت برپاست. این مجموعه، تلفیقی از دو سبک امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم است که تجربهای چشم نواز و چندلایه را پیش روی مخاطب قرار میدهد. در آثار نمایشگاه، هم انعکاس لحظهای و تأثیر نور و هم بیان اغراق شده احساسات به چشم میخورد.
نقاشیها با رنگهای متنوع و شاد، ضربههای آزاد قلم مو و جلوههای نوری زنده خلق شدهاند تا حس آنی و گذرای یک صحنه را، همانند لحظههایی که در طبیعت یا زندگی روزمره تجربه میکنیم، به مخاطب منتقل کنند.
برخی آثار با رنگهای تند و خطوط پرانرژی، واکنشهای ذهنی و عاطفی هنرمند را به شکلی هیجان زده و سریع بازتاب میدهند. شعرهای ارائه شده در کنار نقاشیها نیز همسو با فضای بصریاند و گاه تند و شعله ور احساسات قدرتمند و گسستهای روحی انسان را به تصویر کشیدهاند.
اغوا نبوی، هنرمند نقاش و شاعر اهل نیشابور، درباره برگزاری این نمایشگاه گفت: قصد نداشتم این رویداد را، دست کم به این زودی، در مشهد برگزار کنم. با توجه به برنامه زندگی و شرایط موجود، تصمیمم این بود که مکان دیگری را برای نمایشگاه انتخاب کنم. اما پس از بازگشت به مشهد، شروع به نقاشی کردم و مجموعه حاضر در همین دوره شکل گرفت. وقتی کار را ادامه دادم، متوجه شدم تعداد تابلوها به حدی رسیده که میتوان نمایشگاهی در مشهد برپا کرد؛ یادگاری از سالهای زندگیام در این شهر که ردپای زیست، اجتماع، مردم و فرهنگ آن در آثارم مشهود است.
وی افزود: نخستین هنری که در زندگیام تجربه کردم شعر و نوشتن بود؛ همراهی که از کودکی با من مانده است. حدود دو سال پیش به نقاشی روی آوردم و پس از برداشتن قلم مو، اساتید گفتند آثارم آمیزهای از سبکهای اکسپرسیونیسم و امپرسیونیسم است. موضوع آثارم کاملا اجتماعی است، چراکه مینویسم و شیوه کارم ریشه در زندگی مردم و دردهایی دارد که در جامعه تجربه کردهام؛ آثاری که مستقیم به اجتماع، فرهنگ، درون انسان ها، روابط و چالش هایشان گره خورده است.
او درباره تفاوت شعر و نقاشی گفت: دنیای شعر به گونهای است که شاعر هنگام سرودن، به درون خود بازمی گردد و رنج ها، سوگ ها، تروماها و تمام آنچه با آن دست وپنجه نرم کرده را با خود مرور میکند.
شاعر در اعماق وجودش جستوجو میکند و واژهها را از دل این کاوش بیرون میکشد. برایم شعر همیشه این گونه بوده که به درون خود برمی گشتم، کنکاش میکردم و کلمات را در میآوردم، تا بتوانم حداقل حس درونی خود را بیان کنم. اما نقاشی برای من دنیای دیگری را گشود و باعث شد که جهانی را روی یک قاب به تصویر بکشم، که بدون هیچ فکر و ایدهای باشد.
این نقاش افزود: دنیای نقاشی با دنیای شعر کاملا در تضاد است، زیرا در شعر به درون برمی گردیم، اما در نقاشی لازم نیست به درون برگردیم و آن غم را کنکاش کنیم، بلکه با قلم مو و رنگ راحت و آزادانه میتوانیم بر روی یک بوم برقصیم. نقاشی از نظر من رقص رنگ است؛ به همین دلیل رنگهای زیادی در کارهایم دیده میشود و با تک تک رنگها و نقشهایی که به وسیله قلم مو روی بوم میگذارم، میتوانم احساس خود را بیان کنم.
نبوی، هنر را نقطه وصل خود به زندگی توصیف کرد و افزود: هیچ گاه این گونه نبوده که من به دنبال هنر باشم. اولین و دومین مجموعههایی که کار کردم، در استانبول و لندن بود. این نمایشگاه نیز سومین مجموعه من است. اولین مجموعهای که میتوانم در شهرم و بین مردمی که از جنس خودم هستند به نمایش بگذارم.
وی معتقد است سطح کارهای هنری در مشهد قوی بوده، اما خروجی آن چنانی ندارد. او در این باره گفت: این امر باعث میشود هنرمندان، هنردوستان و هنرجویان، اعتماد به نفس و پشتکار و حمایت کافی را نداشته باشند و کمتر آثار خود را به نمایش بگذارند.
نبوی بازار فروش آثار هنری مدرن را در غرب مناسبتر دانست و گفت: اکنون به ویژه در تهران، بازار فروش این آثار بسیار بهتر از مشهد است. این سبک به دلیل نو بودن، به تدریج در حال شناخته شدن است و نگاه مخاطب آرام آرام با هنری آشنا میشود که پیشتر برایش غریبه بوده است.